کوچه پس کوچه های شام- قشم
خدایا مراان ده ک مراان به
خدایا مراان ده ک مراان به
#به_قلم_خودم قصه از انجاشروع میشه که من درخانواده ای بزرگ شدم کاملا باعقاید مذهبی اما من در این خانواده خیلی ? شوخ طبع بودم وسعی میکردم کسی ک منزل ما میاداز جمله دخترعموها …اونا را فقط بخندونم …درواقع یکی از دخترعموها همیشه به من می گفت یه شوهر ی گیرت میاد که درواقع (سوسل)هستش ومن چون درکی از ازدواج نداشتم می خندیدم ? ? (تقریبا ابتدایی بودم اون زمان) یکی از ابجیام خیلی مذهبی بود یه ضبط کوچولو داشت ونوار مهزیار ک مرحوم کافی خونده بود گوشه میکرد وگریه میکرد ? ? امامن ناقلا از روی جلف بودن تقلید کاری میکردمو اورامسخره میکردم …ناگفته نماند صدام خوب بود ? اما باز هم با اون دلغک کاریهام یه جورایی عاشق این داستان پسر مهزیار شدم …بالاخره همیشه باخودم این داستان رازمزمه کردم خیلی عاشق خدا شده بودم …البته ریا نباشه ? همیشه هرصبح من پا میشدم نماز شب میخوندم ک وصل میشد ب نماز صبح زیارت عاشورا ودعای عهد واقعا حال هوای خاص خودشو داشت به مادرم خیلی کمک میکردم …..اشپزی کامل ب دوش خودم بود حتی مهمان سی نفره ? تا این که ب قول معروف سر خواستگارا پیدا میشه …… ? پسردایی بابام عاشق سرسخت شده بود …..من هم اولش راضی نبودم اما چون نظامی بود عاشق شغلش بودم …..زیاد خواستگاری کرد شاید بیست نفر راواسطه میکرد که بروند پیش بابام تاجواب بگیره تا به من برسه …. ? ? اما من هم منتظربودم ک بابام خبر ی بده اما من ک نمیدونستم ? عموم به بابام گفته بود اگه مار هفت پوست بیندازه این عروس منه ? ? اما ناگفته نماند منم اصلا پسرعمورا نمی خواستم ……تااین ک پدر م گفت به من نظرت چیه من خیلی گریه کردم گفتم من پسرعمو رانمیخوام ….چون دلیلش این می گفتم منو پسرعمو هم سن وسال ? ? همکلاس …..بالاخره بردازعموشد وناگفته نماند پسرعمو هم اون زمان طلبه بود ? ? امامن همیشه سر نمازم دعا میکردم خدایا هر چی ک توصلاح میدونی من ب همو ن برسم ? بالاخره من وپسرعمو بهم رسیدیم وهمیشه می گویم خدایاشکرت …..زندگی ارام ….وبدون دغدغه داریم …….وضمن اینکه عاشق شغل نظامی بودم همسرم احترام گذاشت ووارد شغل نظامی بالباس روحانیت ش….فقط می گویم الحمدالله براتون بهترین ها را ارزومندم ? ? ?
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حميده حيدري بهراسمان در 1397/05/30 ساعت 01:14:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1397/06/03 @ 10:33:31 ق.ظ
حضرت مادر (س) [عضو]
سلام احسنت
1397/06/03 @ 10:43:48 ق.ظ
ممنونم