کوچه پس کوچه های شام- قشم
خدایا مراان ده ک مراان به
خدایا مراان ده ک مراان به
?✨?
#یک_داستان_یک_پند
? فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو ڪه گناه ڪمتر کنم.
? بهلول گفت: بدان وقتی گناه میڪنی، یا نمیبینی ڪه خدا تو را میبیند، پس ڪافری.
? یا میبینی ڪه تو را میبیند و گناه میڪنی، پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و ڪوچڪ میشماری.
? پس بدان شهادت به اللهاڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمیڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب مینشیند و دست از پا خطا نمیڪند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط حميده حيدري بهراسمان در 1396/07/28 ساعت 03:51:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |